بررسی اثرات شعار سال 99 (جهش تولید) بر محیط زیست
یکی از شاخصهای مهم رشد اقتصادی همواره تولید ناخالص داخلی (GDP) بوده است. یک روی سکه پروسه تولید فرآوردههایی هستند که در اختیار مصرف کنندگان قرار میگیرند؛ در روی دیگر سکه صنایع و کارخانجاتی قرار دارندکه با استفاده از مواد خامی که محیط زیست در اختیارشان قرار میدهد محصولات را میسازند. صنایع علاوه بر اینکه به طور مستقیم به محیط زیست دست اندازی میکنند، پسماندهایشان را هم به طبیعت منتقل میکنند. بنابراین میتوان انتظار داشت که رشد اقتصادی، عوارضی جانبی برای محیط زیست داشته باشد. تجربه کشورهای صنعتی و انعقاد پیمانهای محیط زیستی طی دهههای اخیر نشان دهنده همین موقعیت بحرانی است. همچنین میخواهیم به این سوال بپردازیم که چگونه پیشرفت انسان موجب بهبود محیط زیست میشود؟
تجربه جهانی تقابل رشد اقتصادی و مخاطرات زیست محیطی
سیاستهای حفاظت از محیط زیست جنبههای مختلف طبیعت را مورد توجه قرار میدهد. این قوانین و مقررات برای کنترل مشکلاتی نظیر آلودگی آب، آلودگی هوا، پسماندهای شهری و صنعتی و مخاطرات مرتبط با حیات وحش و گونههای جانوری وضع و اجرا شدهاند. یکی از اولین سیاستگذاریهای مرتبط با محیط زیست با نام قانون هوای پاک 1956 (Clean Air Act 1956) شناخته میشود.این قانون در واکنش به مه شدیدی بود که در سال 1952 لندن را فرا گرفت. این مه ناشی از شرایط هوای سرد زمستان آن سال بود؛ پدیدهای که با اصطلاح وارونگی هوا شناخته میشود. موادی که این مه را تشکیل میدادند بر اثر مصرف سوختهای فسیلی – عموماً ذغال سنگ – وارد هوا شده بودند. (1)
تقریباً در تمام کشورهای توسعه یافته و نیمه توسعه یافته در قرن بیستم، پدیده آلودگی هوا به چشم میخورد. کشور چین نیز که در نیمه دوم قرن گذشته تلاش قابل ملاحظهای برای صنعتی شدن و رشد اقتصادی از خود نشان داد با افزایش شاخصهای تولید و رشد هر چه بیشتر صنعت مشکلات زیست محیطی خطرناکی را در برابر خود دید.
به عنوان مثال بر اساس تحقیقاتی ثابت شد که میانگین شاخص امید به زندگی در شهرهای شمالی چین به میزان 5.5 سال در دهه 90 که شروع شتابگیری این کشور در شاخصهای اقتصادی بود، کمتر شد. این اتفاق به دلیل هوای آلوده که منجر به بیماریهای قلبی و سرطان میشد، افتاد. (2)
در یک گزارش جدید که توسط آژانس محیط زیست اروپا (EEA) تهیه شده است به این نکته اشاره شده که از 35 شاخص کلیدی در زمینه سلامت محیط زیست تنها 6 شاخص در وضعیت مطلوب قرار دارند. شاخصهایی نظیر گازهای گلخانهای، آلودگی هوا، مدیریت پسماند، تغییرات آب و هوایی، گرمایش زمین و همینطور وضعیت پرندگان و گونههای جانوری.
این گزارش از این جهت هولناک خواهد بود که بدانیم قاره اروپا به نسبت سایر قارهها سختگیری بیشتری درباره محیط زیست دارد. در نتیجه از این قیاس میتوان نتیجه گرفت که وضعیت کشورهای توسعه یافته دیگر نیز چندان مطلوب نیست. (3)
یکی از پیمانهای مهم در قرن اخیر با توجه به افزایش دمای زمین در دهههای گذشته - که عموماً به دلیل فعالیتهای صنعتی افسار گسیخته بر روی کره زمین به وجود آمده است- پیمان پاریس نام دارد. این پیمان در سال 2016 بین 196 کشور جهان به امضا رسید. هدف بلند مدت از انعقاد این پیمان جلوگیری از افزایش میانگین دمای جهان به میزان بیش از 2 درجه سانتیگراد است و در مرحله بعد تلاش برای کاهش بیشتر میانگین افزایش دما به 1.5 درجه سانتیگراد ادامه مییابد.
میانگین افزایش دمای کمتر از 2 درجه سانتیگراد مربوط به پیش از دوران صنعتی شدن کشورهاست. در پیمان پاریس تدابیری در نظر گفته شد تا به وسیله آنها 20 درصد تولید گاز CO2 کاهش یابد، سهم انرژیهای تجدیدپذیر 20 درصد افزایش یابد و بهرهوری انرژی نیز 20 درصد افزایش یابد. (4)
تمام آنچه بدان اشاره شد نشان دهنده رابطه مستقیم بین فعالیتهای صنعتی با هدف جهش تولید و مخاطرات ناشی از آن برای محیط زیست بود. ابعاد تخریب و آلوده کردن محیط زیست پس از انقلاب صنعتی با قبل از آن قابل قیاس نیست. معضلی که کشورهای در حال توسعه در مسابقه رشد اقتصادی با آن رو به رو شده اند، آلودگیهای ناشی از فعالیتهای صنعتی برای محیط زیست است.
به عنوان نمونه در کشور ما ایران تمام شهرهای بزرگ که عموماً صنایع نیز در آنها مستقرند با مشکل آلودگی هوا رو به رو هستند. از آنجا که اولویت اینگونه کشورها در گام اول توسعه اقتصادی است در آنها معمولاً هشدارهای محیط زیستی نادیده گرفته میشود.
اثرات نامطلوب توسعه بی رویه اقتصادی بر محیط زیست
در سطور قبل با نمونههایی از تجربه جهانی برای مقابله با اثرات سوء توسعه یکجانبه اقتصادی بدون در نظر گرفتن مخاطرات زیست محیطی ، آشنا شدیم. دانستیم که توسعه اقتصاد بدون در نظر گرفتن اثرات آن بر کره زمین میتواند زندگی خود ما را با مرگ و میر و بیماریهای صعبالعلاج رو به رو کند. حالا در این بخش به این مطلب پرداخته خواهد شد که مخاطرات ناشی از فعالیتهای صنایع و کارخانجات دقیقاً بر چه حوزههایی از محیطزیست و چگونه اثر میگذارند.افزایش گازهای گلخانهای
به گازهایی نظیر دیاکسیدکربن، متان و نیتروژن اکسید که باعث حبس شدن گرما در جو زمین میشوند، گازهای گلخانهای گفته میشود. به زبان سادهتر گازهای گلخانهای مانند پتویی هستند که کره زمین به دور خود پیچیده و نمیگذارد که گرما از جو آن خارج شود. این گروه از گازها عموماً از فعالیتهای صنایع به وجود میآیند. گاز دیاکسیدکربن که بنا بر گزارشی 81 درصد از گازهای گلخانهای را تشکیل میدهد از هر نوع فرآیند احتراقی حاصل میشود.از سوزاندن چوب تا سوختهای فسیلی نظیر نفت، گاز، بنزین، گازوئیل و ذغال سنگ این گاز را ایجاد خواهد کرد. جالب است بدانید یکی از مصرفکنندگان این گاز در طبیعت گیاهان هستند که برای رشد خود به آن نیاز دارند. بنابراین درصدی از دی اکسیدکربن جذب گیاهان میشود. مقداری از آن نیز جذب آبهای سطح زمین میشوند که اسیدیته آب را بالا میبرد و برای آبزیان خطرناک است و بقیه نیز در جو زمین باقی میماند. گازهای گلخانهای اصلیترین عامل گرمایش زمین به شمار میروند و این تأثیر برای حیات گونههای مختلف جانوری و انسان بسیار خطرناک است. (5)
استخراج لجام گسیخته منابع معدنی و طبیعی
صنعت، نیاز به ماده خام اولیه دارد و انسان ماده خام مورد نیاز صنایع را از طبیعت استخراج میکند. جهش تولید برابر است با افزایش نیاز به ماده اولیه و افزایش نیاز به ماده اولیه و این به معنای دست اندازی بیشتر به طبیعت خواهد بود. از طرفی صنعت نیاز به انرژی دارد و این انرژی اکثراً از طریق سوزاندن نفت، گاز و ذغال سنگ تأمین میشود. بنابراین صنایع در زمینه تأمین مواد خام اولیه و انرژی به طبیعت وابستهاند.این دست اندازی افسارگسیخته علاوه براین که به نوبه خود باعث تولید پسماند صنعتی بیشتر و گازهای گلخانهای بیشتر میشود، چرخه طبیعت را نیز دچار مشکل میکند. از طرفی رقابت صنعتی در روزهای کنونی، آیندگان را با خطر کمبود منابع انرژی و مواد خام و در نتیجه مشکلات ناشی از آن رو به رو خواهد کرد. فقط در زمینه استخراج سوختهای فسیلی برای تأمین انرژی، آمارها از اوایل قرن نوزدهم به بعد جهشهای حیرت انگیز در زمینه استخراج نفت، گاز و ذغال سنگ را نشان میدهند. (6)
کشور ما نیز که امسال جهش تولید را در دستور کار خود دارد به همین سمت خواهد رفت. آمار و ارقام و پیشبینیها در حوزه معادن گویای همین موضوع است. بنابر خبری که در خرداد ماه سال جاری منتشر شد معاون امور معادن و صنایع معدنی وزارت صمت عنوان کرد: « قصد داریم که در سال جاری استخراج و بهرهبرداری معادن را ۲۵ درصد ارتقا دهیم و در حوزه فراوری مواد و تولیدات معدنی، جهش ۲۰ درصدی هدفگذاری شده است». (7)
از نگاه مدیران وزارت صمت به این مسئله به عنوان راهکاری در جهت رشد اقتصادی نگاه میشود. در حالی که از نقطه نظر چنین نگاهی مخاطرات زیست محیطی ناشی از استخراج بی رویه از دل طبیعت پنهان میماند. مشکلاتی که بیش از هر چیز تهدیدی برای ساکنان بومی آن مناطق و بهطور کلی زیست بوم آنجا خواهد بود.
افزایش آلایندهها
آلایندههای محیط زیست منابع متعددی دارند. مثلاً در مورد آلودگی هوا سهم خودروها، صنایع وکارخانجات از بقیه منابع آلودگی بیشتر است. همانطور که پیش از این توضیح داده شد نرخ رشد اقتصادی با آلودگیهای زیست محیطی رابطه مستقیم دارد، به این معنی که توسعه اقتصادی با صنایع و انرژیهای فعلی باعث افزایش آلودگی خواهد شد. بد نیست در همین رابطه نگاهی بیندازیم به تحقیقی که در سال 2019 درباره رابطه این دو شاخص در کشور چین انجام شد.چین از نیمههای قرن گذشته سودای صنعتی شدن و تبدیل به قدرت اقتصادی شدن را در برنامه ریزیهای خود لحاظ کرد. از اواخر قرن گذشته این برنامهریزیها آثار خود را بر حجم اقتصاد چین نشان داد. به طوری که چین طی چهار دهه گذشته همواره رشد اقتصادی مطلوبی را به دست آورده است و سالهاست که پس از ایالات متحده آمریکا جایگاه دومین اقتصاد بزرگ جهان را از آن خود کرده است.
در پژوهش مذکور بررسی بر روی 31 شهر چین که از منظر اقتصادی پیشرو محسوب میشوند انجام گرفته است و آمارها مربوط به بازه 2013 تا 2016 میلادی هستند. این پژوهش نشان میدهد انتشار گازهای گلخانهای و کربن در این شهرها طی این سالها افزایش پیدا کرده است و به بزرگترین مشکل برای ساکنان آن تبدیل شده است. نرخ درمان بیماریهای تنفسی در ده شهر کاهش پیدا کرده و در بقیه شهرها نیز وضعیت با سطح مطلوب فاصله دارد.
مثال چین و دیگر کشورهای پیشرو در زمینه اقتصاد برای کشورهایی نظیر ایران حائز اهمیت است. تجربه مشکلات و عوارض توسعه اقتصادی در سرزمینهای مختلف میتواند تذکری برای مدیران و اندیشمندان کشور ما در طراحی و اجرای مدلهای توسعه باشد. (8)
مخاطرات زیست محیطی ناشی از اثرات جهش تولید و رشد اقتصادی
مشکلات نام برده شده، شاخههای اصلی مخاطرات زیست محیطی هستند که اصلیترین و عمدهترین معضلات محیط زیست را شامل میشوند. مشکلاتی دیگر نظیر افزایش تولید پسماند شهری نیز میتواند به این موارد اضافه شود. منتها با توجه به اینکه این معضل در سمت مصرف کننده قرار میگیرد میتوان در مطلبی دیگر به بررسی آن پرداخت.توسعه اقتصادی برای جوامع فعلی، فرآیندی ناگزیر است. هیچ کشوری در دنیا نیست که نخواهد اقتصاد بزرگتر و در نتیجه ثروت بیشتری داشته باشد. این شاخصها قرار است نشان دهنده رفاه بیشتر جوامع باشند اما نگاهی دقیقتر به آثار و تبعات توسعه ناموزون که فقط به اقتصاد چشم دارد نشان میدهد که بالا رفتن عدد سالیانه رشد اقتصادی الزاماً رفاه بیشتری را برای ملتها به ارمغان نیاورده است.
وقتی که در کشوری با نگاهی یکجانبه به صنایع و چشم پوشی از آثار زیان بار آنها بر روی محیط زیست و در نتیجه سلامت مردم نگریسته شود، وضعیت به گونهای خواهد شد که آدمها باید درآمد سرانه افزایش یافته را خرج جسم و روح فرسوده خود کنند.
آثار سوء صنایع و کارخانجات قابل مدیریت و کمتر شدن است اگر که در تفکر مدیران آن کشور محیط زیست به اندازه اقتصاد اهمیت داشته باشد. اگر فقط موضوع زنده ماندن نباشد و به کیفیت زندگی نیز اهمیت داده شود، آنگاه دستورالعملها، قوانین و برنامهها به سمتی حرکت خواهد کرد که در عین توجه به پیشرفت اقتصادی به حفاظت از محیط زیست نیز توجه شود.
این مطلب در اندازه حجم خود سعی داشت تا با نشان دادن نمونههایی از کشورهایی که امروزه قدرت اقتصادی محسوب میشوند توجه خوانندگان را به این موضوع جلب کند که در اینگونه کشورها مشکلات حوزه محیط زیست همگام با پیشرفت اقتصادی به دلایل گفته شده افزایش یافته است و مدیران و سیاستگذران به دنبال کاهش این مخاطرات هستند.
ایران نیز که در سالهای اخیر همواره تحقق شعارهای اقتصادی را در دستور کار خود داشته است باید توجه داشته باشد که با جهش در شاخصهای اقتصادی اگر محیط زیست را در نظر نگیرد جهش در تخریب محیط زیست پیامدی اجتنابناپذیر خواهد بود.
راهکارهای کاهش مخاطرات محیط زیستی در سال جهش تولید
توسعه پایدار چیست؟ ارکان توسعه پایدار چیست؟ چه رابطهای بین جهش تولید با توسعه پایدار وجود دارد؟ رابطه بین محیط زیست با جهش تولید چیست؟ شاید در ابتدای بحث بهتر باشد تعریفی از توسعه پایدار و رابطه آن با جهش تولید مطرح شود و بعد ارکان و رابطه آن با تولید مورد بحث و بررسی قرار گیرد.اگر بخواهیم یک تعریف ساده و جامع از توسعه پایدار داشته باشیم باید گفت توسعهای است که نیازهای فعلی بشر را بدون ایجاد مخاطره برای آیندگان و رفع نیازهای آنان تامین میکند. توسعه پایدار رابطه بین محیط و مسائل اجتماعی و اقتصادی در جهت فراهم کردن آیندهای مناسب برای جوامع با حفظ منایع است.
توسعه پایدار برای پنج نیاز بشر یعنی، تامین نیازهای اولیه بشر، عدالت اجتماعی، حفاظت، هماهنگی اکولوژیکی و فرهنگ برنامه دارد و سعی در برآورده کردن این نیازها دارد. (9)
از همین تعریف میتوان به اهمیت موضوع حفظ محیط زیست و منابع طبیعی به عنوان میراثی گرانبها برای آیندگان و یکی از اساسیترین ایزار توسعه پی برد. اما رابطه بین توسعه پایدار با جهش تولید چیست؟ از تعریف توسعه پایدار متوجه شدیم که هدف از آن رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع و رفع نیازهای بشر با چشم انداز آینده است.
با نگاهی به تاریخ کشورهای پیشرفته متوجه میشویم آنچه موجب پیشرفت و رفاه اجتماعی و اقتصاد پویا شده است توجه به تولید بوده و تولید اساسیترین کالاها در اختیار چند کشور است که اقتصاد آنها را شاخص کرده است. بنابراین یکی از روشهای اثبات شده در تمام جوامع برای رسیدن به شکوفایی اقتصادی و پویایی اقتصادی، تولید است.
رابطه توسعه پایدار و محیط زیست
در کشوری که تولید وجود دارد افزایش صادرات، کاهش واردات، افزایش اشتغال، رشد دانش، درآمدزایی بالا و ... شکل میگیرد. اگر میخواهیم کشور به سمت پیشرفت برود باید بتوان صنعتی شدن را در تمام بخشهای کشور نهادینه کرد و برنامه ریزی و حمایت از تولیدکنندگان را در اولویت قرار داد تا علاوه بر پیشرفت بتوانیم به یک اقتصاد کم تورم و پایدار دست پیدا کنیم. حال میتوان نتیجه گرفت چرا تولید در توسعه پایدار تاثیر گذار است.اگر بخواهیم رابطه بین توسعه پایدار و جهش تولید که به آن پرداخته شد را با محیط زیست گره بزنیم همین بس است که بگوییم تولید به عنوان رکن و ابزار اساسی رشد اقتصادی و به عنوان مهمترین رکن توسعه پایدار به منابع زیستی نیازمند است. در تمام تولیدات رد پای انرژی و محیط زیست را میتوان یافت.
برای مثال و روشن شدن ابعاد ارتباط بین این سه مبحث میتوان به خام فروشی که چندسالی است به آن توجه شده است و البته در سال جهش تولید بیشتر از آن میشنویم، اشاره کنیم؛ خام فروشی که علاوه بر زیانهای مالی بسیار برای کشور، نگرانیها را نسبت به تمام شدن این منابع طبیعی بالا برده است. آیا تا به حال به این فکر کرده اید اگر ذخیره منابع طبیعی و این ثروت خدادادی تمام شود چه اتفاقی برای کشور وابسته به منابع طبیعی به وجود میآید؟
حال با آنچه در بالا گفته شده است اگر میخواهیم همگام با دنیا شویم و میخواهیم کشوری مستقل داشته باشیم که در آن رفاه اجتماعی و اقتصادی وجود داشته باشد و آیندگان ما هم بتوانند در این کشور به راحتی زندگی کنند، باید به فکر تولید باشیم و چرخه تولید را فعال کنیم. زیرا اگر این کشور فقط به منابع طبیعی خود چشم داشته باشد در چند سال دیگر نه تنها هیچ توسعهای صورت نمیپذیرد بلکه آنچه از موفقیتها تاکنون داریم نیز از دست خواهیم داد.
آنچه که اهیمت دارد و باید مورد توجه قرار بگیرد این است که رابطه مستقیمی بین تصمیمات اقتصادی با محیط زیست وجود دارد؛ سیاستهای اقتصادی بر محیط زیست اثر دارد و تغییرات محیط زیست هم بر اقتصاد اثر دارد.
راهکارهای کاهش مخاطرات محیط زیستی در سال جهش تولید
در ابتدای مقاله به نقش تولید در رشد اقتصادی و نقش منابع طبیعی در تولید اشاره کردیم. درباره رشد اقتصادی و تاثیر آن بر محیط زیست و خطراتی که برای منابع زیستی به همراه دارد نیز سخن گفتیم. ما در ادامه قصد داریم راهکارهایی را مطرح کنیم که این خطرات را به حداقل برساند.-
توجه به توان اکولوژیک محیط
توان اکولوژیک به زبان عامیانه یعنی موجودی و توان نهفته محیط. ارزیابی توان اکولوژیک، ارزیابی و سنجش موجودی و توان نهفته زمین با ملاکها و معیارهای از پیش تعین شده به عنوان یکی از ابزارهای توسعه پایدار با هدف سنجش قابلیتهای زیست محیطی، جلوگیری از هدررفت منابع زیست محیطی، حفظ محیط زیست و بهرهبرداری پایدار از محیط است.
در راستای توسعه پایدار در سال جهش تولید و با هدف بالابردن تولید و رسیدن به رشد اقتصادی و همچنین با توجه به توسعه اقتصادی و حفظ محیط زیست به عنوان دو رکن توسعه پایدار، بررسی و سنجش اکولوژیک محیط جهت بررسی توان ظرفیتهای زیست محیطی و منابع طبیعی در راستای رسیدن به این اهداف در جهت کم کردن مخاطرات زیست محیطی به معنای دستیابی به بالاترین ظرفیت تولید با کمترین آسیب به محیط زیست، بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
لزوم این سنجش با توجه به اینکه کشور ما در حال توسعه است و بسیار متکی به منابع طبیعی است و با توجه به اینکه درسالهای اخیر توجه ویژهای به تولید شده است، بسیار چشمگیرتر است تا تولیدکنندگان و فعالان حوزه صنعت با توجه به توان و ظرفیت منطقه جغرافیایی دست به تولید بزنند تا به بهانه رونق اقتصادی، محیط زیست به عنوان یک سرمایهی ملی کمترین آسیب را ببیند.
-
پایش محیط زیست
این پایش مستمر میتواند به حفظ زمین، جلوگیری از تغیر کاربری اراضی و انتخاب صحیح کاربری، کمک کند. همچنین در تغیر اقلیم، حفاظت از گونههای زیستی، ازبین بردن زیستگاهها، آلودگی هوا، آلودگی نفتی مخصوصا در صنایع بزرگ، فرسایش خاک و ... با توجه به بالابردن توان تولیدی کشور، تاثیرگذار و کمک کننده باشد. (11)
-
رعایت استانداردها و شاخصهای زیست محیطی
شاخصهای زیست محیطی بسته به محیط مورد بررسی، متفاوت هستند اما به طور کلی شاخص زیست محیطی در چند مولفه و زیر مجموعه آن در تمام محیطها مورد بررسی قرار میگیرد. از آن جمله مولفه منابع زمین و منابع آب است که مواردی از جمله تغییر کاربری اراضی، اراضی آلوده شده، میزان مواد زائدتولید شده، کیفیت آب آشامیدنی، تخلیه آبهای زائد به آبهای آزاد، پیشگیری از آلودگی آب به عنوان زیرمجموعه این دو مولفه مورد بررسی قرار میگیرد.
از دیگر مولفه ها و زیرمجموعه آنها میتوان به مولفه خدمات محیط با زیرمجموعه کیفیت هوا، کیفیت مناظر، اکوسیستم؛ که در این مباحث غلظت آلاینده ها، مناظر با ارزش، حفاظت از این مناظر، اعتبار هزینه شده برای حفاظت، تخلیه فاضلاب در مناطق ساحلی، اعتبار هزینه شده برای مدیریت و پاکسازی سواحل، آلودگی خاک به مواد شیمیایی، فرسایش خاک، مورد توجه است، اشاره کرد.
مولفه بهداشت محیط با زیرمجموعه بهداشت محیط و دفع زباله و دفع فاضلاب و همینطور مولفه منابع انرژی با هدف بررسی میزان مصرف انرژی حامل و هزینه مصرف انرژی حامل از دیگر مواردی است که در بحث شاخصهای زیست محیطی بدان توجه میشود. حال اگر در برنامهریزی برای بالابردن تولید به این شاخصها و استانداردها توجهای نشود مطمئنا منجر به خطرات و معضلات پیچیده شهری میشود.
-
گسترش اقتصاد سبز و انرژیهای پاک
پیش رفتن به سمت اقتصاد سبز در کشورهایی که اقتصاد آنها درحال رشد است، سرمایهگذاری خوب برای توسعه پایدار و کم کردن مخاطرات زیست محیطی را در بر دارد. یکی از زیرشاخههای اقتصاد سبز، انرژی پاک یا انرژی تجدیدپذیر است که باید با توجه به پتانسیلهای موجود در ایران و با توجه به افزاش جمعیت، آلودگی هوا، گرم شدن زمین، محدود شدن سوخت فسیلی و ... برنامهریزی برای استفاده بهینه از این سوخت در جهت تحقق جهش تولید صورت گیرد. (12)
توسعه صنعت کمکربن یکی دیگر از زیرشاخههای اقتصاد سبز است که در راهکارهای کم کردن مخاطرات زیست محیطی در سال جهش تولید مورد توجه قرار گرفته است. البته این صنعت جدا از صنعت استفاده از انرژی تجدیدپذیر نیست بلکه به نوعی به هم آمیخته شدهاند زیرا در صنعت کمکربن هم به استفاده از انرژی که موجب کاهش انتشار گاز گلخانهای باشد توجه شده است. در کنار تاکید بر استفاده از انرژی پاک آنچه که اهمیت دارد این است که درحال حاضر به صرفه جویی در انرژی بیشتر تاکید شود و در این زمینه فرهنگ سازی انجام گیرد.
در این راستا شاید کم کردن یارانه انرژی هم تاثیر مثبتی بر این صرفهجویی باشد. این صرفه جویی علاوه بر ذخیره انرژی به عنوان محرک تولید موجب کاهش آلایندهها و گازهای گلخانهای و حفظ زمین میشود. بهسازی تجهیزات صنایع نه تنها در صرفه جویی انرژی و کاهش آلودگی موثر است بلکه باعث جهش تولید و افزایش رقابت پذیری در بازار داخل و خارج با پایین آوردن قیمت نهایی و بالا بردن سطح کیفیت محصول میشود. در این رابطه بخشی از حمایتهای مالی و افزایش اعتبارات جهت حفظ محیط زیست باید صرف بهسازی و بهروزرسانی تجهیزات صنایع شود که اهداف چندمنظورهای دنبال شود.
-
فرهنگ سازی در زمینه حفظ محیط زیست
امروزه رسانهها با منعکس کردن اطلاعات محیط زیستی، کمبودها، نقاط قوت و ضعف عملکردها، توانستهاند مردم را نسبت به محیط زیست و فعالیتهای زیست محیطی حساس کنند که این بسیار با اهمیت است و خود باعث ایجاد فرهنگ حفاظت از محیط زیست شده است. از طرفی رسانه به عنوان رابطی بین مسئولان، متخصصان و کارشناسان محیط زیست با مردم است.
برای رسیدن به توسعه پایدار و در سال جهش تولید باید با آگاهیسازی برای همه اقشار جامعه، تولیدکنندگان، مصرفکنندگان و فعالان حوزه صنعت، فرهنگ دوستداری محیط زیست را در جامعه ایجاد کنیم که حفظ و پاسداشت محیط زیست یکی از دغدغههای مردم باشد؛ فقط از این طریق است که میتوانیم جلوی تخریب محیط زیست را بگیریم.
توسعه اقتصادی در تمام جوامع با صنعت، تکنولوژی و تولید از یک طرف و آلودگی زیست محیطی از طرفی دیگر ارتباط مستقیمی دارد. در توسعه صنعتی و جهش تولید اگر تاکید بر بخش صنعت بدون توجه به محیط زیست و با بهرهبردن غیر اصولی از انرژی، محیط زیست و منابع زیستی باشد، توسعه پایدار نیز به مخاطره میافتد.
نقش جهش تولید و رشد اقتصادی بر کاهش انتشار آلایندهها در بلند مدت
به نظر می رسد آلودگی و اقتصاد در طول تاریخ بشر با یکدیگر در تقابل بوده اند و پیوند ناپذیری عجیبی بین آنها برقرار شده است. با این حال رابطه بین آسیبهای زیست محیطی و توسعه اقتصادی پیچیده است. محتوای آن در طول زمان به بخشهای کوچکتری تبدیل شده اند که درک کل موضوع را دشوار می کنند.اقتصاددانها و دانشمندان محیط زیست در مورد ضرورت سازو کارهای کاهش و بازده حاشیهای سرمایه گذاری بر روی فناوریهای کنترل و سازگاریهای اجتماعی، اختلاف نظری پیچیده و طولانی داشته اند. امّا این اختلافات از کجا ناشی میشود؟ آیا واقعا نمی توان رشد اقتصادی و جهش تولید را بدون تخریب محیط زیست تجربه کرد؟
شواهد نشانه داده است که با استفاده از تکنولوژیهای دوستدار محیط زیست می توان به وضعیتی سازگار دست یافت. امّا برای رسیدن به چنین وضعیتی نیازمند پشتیبانیهای متفاوتی خواهیم بود. در ادامه قصد داریم تا به مسائل محیط زیستی، تقابل اقتصاد با آن و نحوه همگام سازی آن با شما سخن بگوییم.(13)
اقتصاددانها و فعالان و دانشمندان محیط زیست همواره بر سر مسائلی از جمله فناوریهای استفاده شده و سازگاریهای محیط زیستی اختلاف نظر داشته اند. بخشی از آلایندههای که محیط زیست ما را به شدت در سطح ملی و جهانی تحت تاثیر می دهد، آلایند هایی هستند که از کارخانهها و شرکتهای تولیدی ایجاد می شوند. فرضیه منحنی محیطی کوزنتس بر این بحث و گفتمان بین اقتصاددانها و فعالان زیست محیطی حاکم است. برای رسیدن به توسعه پایدار باید چارچوبی یکپارچهتر برای تجزیه و تحلیل شواهد مرتبط با آلودگی و توسعه اقتصادی و پیامدهای آن در نظر گرفت. (13)
رابطه بین آلودگی و توسعه اقتصادی در علوم مختلف از جمله علوم مرتبط با محیط زیست و اجتماعی به طور گسترده مورد بحث قرار گرفته است. منحن کوزنتس (Kuznets curve) که در علم اقتصاد به این صورت رسم میشود که ابتدا با حضور در بازار افزایش پیدا کرده و سپس با نابرابری اقتصادی کاهش پیدا می کند.
این فرضیه را نخستین بار «سیمون کوزنتس»، اقتصادان آمریکایی در دهه 1950 و 1960 بیان کرد.
تنها توجه به این نمودار روابط میان اقتصاد و نتایج محیط زیستی آن را پیچیده و تار کرده است. این منحنی نمی تواند تمامی عوامل و شرایط زیست محیطی را نشان دهد و بیشتر از هر چیز اقتصاد محور است. ما برای رسیدن به جهش تولید نیازمند چارچوبی یکپارچهتر هستیم. هدف از دستیابی به اهداف توسعه پایدار فرصتی برای تجدید نظر و سازماندهی مباحث مربوط به آلودگی و توسعه اقتصادی است. (14)
منظور و اصل جهش تولید از نگاه مجلس چه بوده است؟ این عنوان با برداشت مفهومی از نظریههای رشد و توسعه در اقتصاد شاید به معنایی تغییر کمی سریع و پرشتاب در جهت دستیابی به رشد پایدار و یکنواخت توسعه تصور کرد. همچنین می تواند مصداق ایجاد شتاب در تحقق رونق تولید با بهره گیری از امکانات و پتانسیلهای درون کشور در سطحهای مختلف از محلی گرفته تا ملی و حتی خارج از کشور در سطح منطقه یا بین الملل دانست. (15)
انواع آلودگی زیست محیطی
امّا انواع آلایندههای که باعث میشوند تا محیط زیست ما تحت تاثیر قرار گیرد و نابود شوند چه هستند؟- انتشار گاز CO2
- انتشار گازهای گلخانهای به طور کلی
- انتشار ذرات PM2.5
به گفته آژانس حفاظت از محیط زیست، تولید گازهای گلخانهای CO2 (فراوانترین گاز گلخانه ای) به طور میانگین سالانه بین سالهای 1990 تا 2014 حدود 0.4 درصد افزایش یافته است. در همین حال، تولید ناخالص داخلی سرانه به طور متوسط سالانه 1.4 درصد افزایش یافته است. آنها خاطر نشان کردند که انتشار گاز CO2 هنوز هم در دوره مورد مطالعه، بالا خواهد رفت و تاثیر آن بر آب هوا فراتر از حد تصور ما خواهد شد. (16)
انتشار گازهای گلخانهای بین سالهای 1990 و 2014، به طور متوسط سالانه 0.28 درصد افزایش یافته است. با این حال نسبت به GDP که 1.4 درصد بوده است میزان کمتری داشته است. در ادامه اشاره کرده اند که گازهای گلخانهای به طور میانگین سالانه در میان سالهای 2005 تا 2011 به میزان 1.2 درصد کاهش یافته است و این دورهای است که به عنوان رکود بزرگ شناخته میشود. (13)
واندنبرو و زو (Vandenbroucke and Zhu) به شکل دیگری از آلودگی اشاره کردهاند: مواد و ذرههای معلقی در هوا که با عنوان PM2.5 شناخته شده و میزان غلظت ذرات کمتر از 2.5 میکرومتر در حجم معین از هوا را اندازه می گیرد. به عبارت دیگر، یک واحد تولید ناخالص داخلی می تواند با تولید کمتر ذرات در کشورهایی که تولید GDP بالا دارند، تولید شود.
آنها اینطور بحث خود را ادامه داده اند: « هدف ما نه نزاع بر سر میزان آلودگی است و نه بحث در مورد اثرات آلودگی بر سلامت افراد یا آب و هوا. در عوض چیزی که ما مد نظر داریم توجه به هزینههای آلودگی به نسبت مزایای فعالیت اقتصادی مذکور است. اگر فعالیت اقتصادی و آلودگی در حال افزایش است، باید سوال شود که آیا هزینهها سریعتر از سود افزایش می یابند، یا برعکس.» (13)
نمودارهای اقتصادی نشان می دهند که تولید انواع آلایندهها و کاهش آلودگیها رابطه نسبی با درآمد دارد. اقتصاددانی به نام شفیک (Shafik-1994) در حالی که در بانک جهانی کار می کرد متوجه شد که رابطه بین آلایندهها و رابطه بین درآمد و آلودگی به صورت یک U وارانه نیست، بلکه بیشتر شبیه به یک سدیل (نمادی قلاب شکل که در حروف لاتین از آن استفاده می کنند) است. با افزایش درآمد، افزایش پیدا میکند سپس پس از مدتی سقوط کرده و دوباره افزایش پیدا میکند و در یک حالت از واقعیت فیزیکی ترمودینامیکی ظاهر میشود. (17) و (18)
در اینجاست که به نقش تامین مالی بنگاههای اقتصادی و دریافت بودجه برای رسیدن به تکنولوژیهای سبز پی میبریم. برای آنکه رشد اقتصادی با ایجاد آلودگیهای محیط زیستی همراه نشود، باید از آن حمایت کرد. حمایت مالی نقش عمدهای خواهد داشت و حمایتهای معنوی و فرهنگی مردم نیز به رشد و ثبات آن کمک خواهد کرد.
با افزایش و حمایت مالی درآمد نیز افزایش پیدا خواهد کرد و بنگاههای اقتصادی قدرت آن را خواهند داشت تا دستگاه هایی از رده خارج شده و سوختهای که موجب افزایش آلودگی میشوند را از بخش تولید خود حذف کنند. با دریافت حمایت مالی بنگاههای اقتصادی می توانند فناوریهای سبز و همگام با محیط زیست را جایگزین کنند. (19)
مطالعات گفته شده از کشورهای مختلف جهان جمع آوری شده اند. از بررسی شرایط در آمریکا گرفته تا پاکستان. طبق نظر نوشته شده در مقالهی سال 1391 «اثرات توسعه اقتصادی و توسعه مالی بر کیفیت محیط زیست در کشورهای منتخب عضو اوپک» نوشتهی دکتر حسین اصغر پور، دکتر داوود بهبودی و رباب محمدی خانقاهی، مطالعات داخلی در مقالات مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله این مقالات: بررسی رابطه علی بین رشد جمعیت، آلودگی زیست محیطی و رشد اقتصادی در ایران، بررسی رابطه بین مصرف انرژی، رشد اقتصادی و محیط زیست در ایران، بررسی فرضیه EKC برای کشورهای گروه ههای درآمدی متفاوت و ... مقالات از این دست که همگی به سالهای میان 1380 تا 1390 باز میگردد.
مشخص است که پس از آن نیز مطالعاتی در این زمینه صورت گرفته است امّا همچنان در مرحله طرح باقی مانده و شاید مورد توجه سرمایه گذاران قرار نگرفته است. با توجه به گفتهی رهبر معظم انقلاب و سال جهش تولید توجه به طرح هایی همگام با محیط زیست باید در اولویت قرار گیرد. چنین طرحهای می تواند ما را به توسعه پایدار نزدیک کرده و باعث رشد اقتصادی سبز در کشور گردد. (20)
پنج اصل اقتصاد سبز
-
اصل سلامتی
- اقتصاد سبز، مردم محور است. هدف آن ایجاد رونق واقعی و مشترک است. ثروت تولید شده صرفا مالی نیست بلکه شامل سرمایههای انسانی، اجتماعی، جسمی و طبیعی است. سرمایه گذاری و دسترسی به سیستمهای پایدار طبیعی و ایجاد زیر ساختهای مناسب، لزوم پیشرفت همه مردم است.
-
اصل عدالت
- اقتصاد سبز به منظور برقراری عدالت بین نسل ها و توجه به نخبگان و پیشتیبانی و توانمندسازی زنان جامعه است. این اقتصاد استوار بر همبستگی و عدالت اجتماعی، تقویت اعتماد و پیوندهای اجتماعی، حمایت از حقوق بشر، حقوق کارگران، مردم بومی و اقلیتهای بومی است.
-
اصل حفاظت از مرزهای طبیعی
- توجه به محافظت از طبیعت، احیا و سرمایه گذاری بر آن . اصلی که در آن رشد اقصادی جامعه وابسته به فناوریهای است که مرزهای طبیعت را نمی شکند و باعث آلودگی محیط زیست طبیعی و بومی منطقه نخواهد شد.
-
اصل کارآیی و کفایت
- اقتصاد سبر بر پایه حمایت مصرف و همچنین تولید پایدار بنا نهاده شده است.
- اصل پنجم آن به حاکمیت خوب اشاره دارد، اقتصاد سبز بیان می کند که نهادهای یکپارچه، پاسخگو و مقاوم باید وجود داشته باشند. نهادها نباید کار و مسئولیت چیزی را به گردن دیگری بیندازند.
- در سال جهش تولید، برای حرکت به جلو نهادها باید با یکدیگر هماهنگیهای لازم را برقرار کنند. ایجاد این هماهنگیها روند کاری بنگاههای اقتصادی و تامین مالی آنها را سرعت می بخشد. و البته نهادهای گفته شده باید الزام و تاکید بر استفاده از فناوریهای سبز را انجام دهند و بنگاههای متخلف را در ابتدا راهنمایی و سپس، از بازار حذف کنند. (16)
فرصتی برای ایجاد سیاست برد- برد
با مطالعهی گزارش توسعه جهانی در سال 1992 که برای اولین با در مورد موضوعات «توسعه و محیط زیست» مطرح شده است، این مسئله به رسمیت شناخته شد که رشد اقتصادی و محیط زیست به طور غیر قابل پیوندی در ارتباط هستند و هیچکدام از لحاظ عملکردی برون گرایانه نیستند (بانک جهانی 1992).این مشاهدات برجسته هنوز هم صادق هستند، اگر چه از آن زمان تا کنون حقایق بسیاری کشف نشده باقی مانده بودند. می توان گفت با پیشرفت فناوری و ساخته شدن فناوریهای نوینی مانند پنلهای خورشیدی، می توان اقتصاد را با محیط زیست هماهنگ کرد. علاوه بر آنکه این هماهنگی باعث کاهش آلایندهها میشود، می تواند در درآمد و وضعیت رفاه مردم نیز تغییراتی اساسی ایجاد کند. (13)
با این وجود رشد اقتصادی و حرکت به سمت انرژی پاک نیازمند حمایتهای مالی از بنگاههای اقتصادی متفاوت است. بنگاه هایی که می توانند با دریافت این حمایتها فناوریهای خود را با فناوریها و تکنولوژیهای سبز جایگزین کنند تا میزان آلایندهها را کاهش دهند. هزینههای آلودگی به جامعه و رشد اقتصادی در طولانی مدت باعث کاهش سود در بخش صنعت خواهد شد. چرا که هزینههای زیادی صرف پاک سازی خواهد شد و چیزی از درآمد در سطح ملی یا در سطح یک شرکت کوچک باقی نخواهند ماند.
تاثیر آلودگی بر رشد اقتصادی به طور غیر مستقیم بسیار زیاد است. از هزینههای بهره وری گرفته تا هزینههای بهداشتی می توان دید که اگر با فناوریهای سبز همراه نشویم نه تنها رشد نداشته بلکه نرخ آن ممکن است منفی شود. پس، برای رسیدن به وضعیت برد – برد و حرکت رو به توسعه پایدار نیازمند موارد زیر هستیم:
- رعایت وحدت در انجام کارها
- حمایت مالی از بنگاههای اقتصادی
- جایگزینی فناوریهای قدیمی با فناوریهای جدید
- توجه به اصول اقتصاد سبز
- ایجاد هماهنگی بین نهادها برای پیش بردن سریع فرآیندهای اقتصادی
- الزام بنگاههای تولیدی و اقتصادی به استفاده از فناوریهای سبز
جهش تولید ضامن رشد اقتصادی، کاهش فقر و بهبود کیفیت محیط زیست
از زمان تولد اولین انسان تا به امروز انسان و طبیعت داستانهای بسیاری با یکدیگر داشتند. روزگاری انسان چون سایر حیوانات بر قلمرو کوچک متعلق به خودش از طبیعت بهره می برد؛ اما از زمانی که طبیعت با نشانهی آتش به او یادآور شد که تعقل دارد و می تواند فراتر از قلمروش برود. نزاع بین طبیعت و انسان شروع شد. محیط زیست خود خوب می دانست که چه موجودی را به مبارزه طلبیده است. گونه بشر میل سیری ناپذیری دارد.از این رو شروع به خوردن و استفاده از تمام منابع اطراف خود کرد. با وجود دست و دلبازی طبیعت همچنان انسان سیری ناپذیر به دنبال پیدا کردن منابعی دیگر و راههای استفاده از آن بود. رفته رفته بشر راه پیشرفت خود را از نابودی طبیعت بازشناخت. نابودی جنگل ها، استفاده از منابع زمینی و زیر زمینی و دریایی و... نشانه هایی از پیشرفت انسان بود که ناشی از کشفها و اختراعهای متعدد و در نهایت انقلاب صنعتی بود.
انقلاب صنعتی را به واقع می توان اوج توحش گرایی منطقی انسان بر روی کره زمین و محیط زیست دانست. انسان در دوران انقلاب صنعتی خود را از یاد برده بود. محیط زیست را فراموش کرده بود و چون موجودات خیالی زامبیها تنها به جلو می رفت، می خورد و استفاده می کرد. اروپا و آمریکا به خوبی نمونهای کامل از این دوران را در تاریخ ثبت کرده اند. این دوران نه تنها برای انسانها که برای طبیعت و محیط زیست نیز چیزی جز سیاهی نداشت.
به نوعی می توان نتیجه گرفت زمانی که حال انسان خوب نباشد حال محیط زیست نیز خوب نیست. به نوعی بر خلاف تصور انسان و محیط زیست در تقابل با یکدیگر نیستند بلکه یکی هستند و با یک دیگر پیش می روند.
بعد از این انقلاب صنعتی و افول عقل گرایی مطلق نه تنها وضعیت معیشتی مردم بهتر شد و فقر بهبود پیدا کرد بلکه محیط زیست نیز رو به ترمیم گذاشت. در واقع اروپا با یک جهش تولید منطقی توانست رشد اقتصادی خوبی داشته باشد و این رشد را حفظ کند. نتیجه این اتفاق این بود که فقر در این مناطق کاهش پیدا کرد و در نهایت محیط زیست رو به بهبود گذاشت. (21)
ایران امروز در مسیر انقلابی صنعتی نه جهش تولید!
انسان اصولا برای پیشرفت به منابع مختلفی نیاز دارد. حال با پیشرفت بالا باید منابع بیشتری مصرف کند و مصرف منابع بیشتر یعنی تخریب بیشتر محیط زیست؛ بنابراین عملا به یک تناقض چند وجهی برخورد می کنیم. در ادامه میخواهیم به این سوال بپردازیم که چگونه پیشرفت انسان موجب بهبود محیط زیست میشود؟ اتفاقی که فراتر از چند استدلال و چند شاهد تاریخی است. چرا که منحنی تخریب و آلودگی محیط زیست بر اساس آمار و ارقام نیز آن را تایید کرده است.گرچه رهبر انقلاب با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی ایران و وضعیت معیشتی مردم دستور جهش تولید را داده است اما ظاهرا دولت و مردم بیشتر به سمت یک انقلاب صنعتی خیز برداشته اند. در کلام بهتر احتمالا ایران کنونی در یک انقلاب صنعتی به سر می برد. البته انقلابی از نوع جدید و مدرن آن.
مادر خانواده امروز نه تنها به عنوان یک کمک خرج که خود به عنوان یک منبع درآمد مشغول کار و فعالیت اجتماعی است و خانواده به خوبی می داند اگر این فعالیتها صورت نگیرد خانواده دوام نخواهد آورد. از طرفی دیگر نتیجه این اتفاق در ایران شروع کاهش جمعیت و عدم تمایل به ازدواج است؛ بنابراین نسل انسان در مناطقی مانند ایران کاهشی خواهد بود. مسلما می دانید به طور طبیعی هر موجودی دوست دارد نسل خود را افزایش دهد و ایجاد تمایلاتی برعکس این ذات طبیعی نشان می دهد حال آدمی چندان خوب نیست و در وهله چندان خوبی قرار ندارد.
حال دوربین را به حال و روز طبیعت و محیط زیست در ایران بچرخانید. تقریبا میشود گفت با فاجعههای زیست محیطی بسیاری روبرو هستیم. از نابودی جنگلها تا خشک شدن رودخانههای مهم کشور و از بین رفتن تالابهای متعدد. حال می بینیم که همان ادعا چقدر صحت دارد که حال انسان هرچه بد باشد طبیعت نیز به عزای او مینشیند.
اگر به گفته قرآن به تاریخ رجوع کنیم و به تکرار شدن آن ایمان داشته باشیم، می توانیم بگوییم ایران در حال گذر از دورانی است که اروپا در دوره سیاه انقلاب صنعتی آن را گذرانده است. البته بینش رهبری کاری کرده است که این روند با سرعت بیشتری پیش برود.
اما به جز این مسائل چند سوال مهم در این باره مطرح میشود:
محیط زیست چگونه با رشد اقتصادی وضعیتی بهتر پیدا می کند؟
جهش تولید چگونه به این موضوع کمک می کند؟
آیا تنها شواهد ما در رابطه بین محیط زیست و رشد اقتصادی حدس و گمان تاریخی است؟
در ادامه قصد داریم مقاله را در حول محور این سوالات پیش ببریم.
آشنایی با یک منحنی جذاب
قبل از این که بخواهیم به ادامه مطلب بپردازیم لازم است با یک ابزار در این موضوع آشنا شویم. ابزاری که ثابت می کند حرفها و سخنان گفته شده درباره رابطه انسان و طبیعت کاملا می تواند درست باشد. در اواخر دهه 90 میلادی فردی به نام «کوزنتس» با جمع آوری آمار و اطلاعات و تبدیل آن به شکل نموداری توانست به شکلی جذاب مانند u برعکس برسد. این شکل ثابت می کرد که انسان قبل از رسیدن به پیشرفت مشغول ایجاد آلودگیهای متعدد است.افزایش آلودگی با پیشرفت انسان رابطهای مستقیم برقرار کرده است؛ اما از جایی به بعد منحنی از قله سیر نزولی به خود می گیرد و قرینه نیمه قبل خود را تکرار می کند. در این منحنی از نیمه دوم آلودگی هوا با حرکت در مسیر پیشرفت سیر کاهشی به خود می گیرد.
این منحنی در ابتدا چندان مورد توجه قرار نگرفت و احتمالا مورد تمسخر بسیار واقع شد؛ اما وقتی به واقعیت و شواهد تاریخی نگاه می کنیم. می توانیم این نوع رفتار را تصدیق کنیم. به بیان بهتر انسان تا جایی سعی کرد صرفا از منابع طبیعی برای پیشرفت خود استفاده کند؛ اما احتمالا بعد از مواجه با خطر نابودی محیط زیست این روند معکوس شد و بزرگترین دشمن طبیعت تبدیل به بهترین دوست و بزرگترین حامی آن شد.
البته نمی توان گفت که انسان این تصمیم را گرفته باشد که جهت منحنی را برعکس کند. همانطور که ویروسی کوچک تصمیم گرفت کل دنیا را به تعطیلی بکشاند. اینجاست که می توان گفت این بار نوبت طبیعت است که قدرت خودش را به ما نشان بدهد و ثابت کند چیز کمی نیست و می تواند با انسان با تمام پیشرفت هایش مقابله به مثل کند.
اما همچنان سوال اصلی پابرجاست و آن این است که انسان اصولا برای پیشرفت به منابع مختلفی نیاز دارد. حال با پیشرفت بالا باید منابع بیشتری مصرف کند و مصرف منابع بیشتر یعنی تخریب بیشتر محیط زیست؛ بنابراین عملا به یک تناقض چند وجهی برخورد می کنیم. در ادامه می خواهیم به این سوال بپردازیم که چگونه همچنین اتفاقی می افتد؟ اتفاقی که فراتر از چند استدلال و چند شاهد تاریخی است. چرا که منحنی تخریب و آلودگی محیط زیست بر اساس آمار و ارقام نیز آن را تایید کرده است. (22)
چگونه رشد اقتصادی ضامن محیط زیست میشود؟
ما تا این جای مقاله بیشتر به این موضوع پرداختیم که ثابت کنیم آلودگی محیط زیست نسبت به پیشرفت انسان به شکل منحنی زیست محیطی کوزنتس عمل می کند؛ اما سوال اصلی اینجاست که چگونه پیشرفت باعث ایجاد این تعادل وزنی در نمودار میشود؟این اتفاق بیشتر به تعریف بشر از پیشرفت بر می گردد. پیشرفت برای انسان بیشتر به معنی رسیدن به آسایش و آرامش بیشتر است. در این تعریف آرامش بیشتر زمانی ایجاد میشود که اولا راه دسترسی به خواستهها سریعتر و آسانتر شود و ثانیا اغلب خواستههای ما خود به خود و بدون حضور انسان صورت بگیرد.
اینجا بود که مفهوم هوشمند سازی روند پیشرفت انسان را تغییر دارد. در این تعریف وسایل می توانند کارایی خود را کنترل کنند. این خود کنترلی و حذف نیروی انسانی از مبحث کنترل باعث حذف خطاهای انسانی شده است. به طور مثال وقتی شما از لامپهای سنسوردار استفاده می کنید در واقع مسئولیت روشنایی و خاموشی را به خود لامپ سپرده اید.
در این حالت دیگر احتمال هایی مانند روشن ماندن بیش از اندازه ناشی از فراموشی و یا به هر دلیل دیگر نزدیک به صفر میشود. وقتی این پیشرفت در سطح کلان رخ بدهد تبدیل به یک صرفه جویی عمده میشود و این صرفه جویی عمده یعنی کمر مصرف کردن منابع برقی و این به معنی حفظ محیط زیست است.
به این نکته توجه داشته باشید که محیط زیست توانایی بهبود خود را دارد؛ اما عاملی که باعث می شد به قله منحنی برسیم این بود که سرعت تخریب بشر بسیار بیشتر از سرعت ترمیم محیط زیست بود؛ اما پیشرفت هایی مانند هوش مصنوعی باعث شده است که ترمز سرعت تخریب کشیده شود و این به معنی صفر کردن استفاده از منابع نیست.
به جز این اگر به آمار سالهای گذشته مندرج در منحنی کوزنتس دقت کنیم متوجه می شویم نیمه اول منحنی ناشی از آمار و ارقام بسیار کلی و بزرگ است؛ یعنی هر تخریبی که صورت گرفته در لول بالایی قرار داشته است؛ اما نیمه دوم منحنی نشان از تاثیر جزئیاتی مانند همان مثالی که زدیم دارد؛ یعنی طبق این نمودار باید با صبر و با انجام یک سری کارها و صرفههای جزئی روند بهبود محیط زیست را به همراه ایجاد پیشرفت ایجاد کرد. (23)
رابطه بین فقر و منحنی کوزنتس
به شکل منطقی توانستیم رابطه بین پیشرفت و محیط زیست را بیان کنیم؛ اما این منحنی چگونه با فقر می تواند نسبت داشته باشد؟برای پاسخ گفتن به سوال به چند خط قبلتر برگردیم. ما گفتیم که یکی از تفاوتهای عمده بین سمت راست و چپ نمودار در این است که قبل از قله اعمال بسیار کلان مانند تاسیس یک کارخانه تاثیرگذار بوده است در حالی که بعد از قله کارهایی در سطح جزئی توانسته محیط زیست را به بهبودی سوق دهد؛ اما به این نکته نیز اشاره کردیم که این جزییات باید در سطح کلان ایجاد شود؛ یعنی وقتی یک خانوار در روز یک قطره آب صرفه جویی می کند اگر به تنهایی این اتفاق را رقم بزند در واقع هیچ نقشی در بهبودی زیست محیطی ندارد اما زمانی این وضعیت اصلاح میشود که بیشتر خانوادهها در سطح کلان کشور یا حتی دنیا روزی یک قطره صرفه جویی کنند در این صورت عددی بزرگ را خواهید داشت که به نجات منابع آبی ختم میشود.
بنابراین نکته اصلی این جاست که باید همه یا اغلب مردم در این مسیر قدم بزنند؛ اما زمانی فردی می تواند از هوشمندی استفاده کند که توانایی مالی خوبی داشته باشد و از طرفی دغدغههای دیگر او بگذارند که فکر محیط زیست و بهبود آن را بکند.
در کلام بهتر یک فرد فقیر به هیچ وجه از نظر مالی نمی تواند سراغ وسایل هوشمند یا نیمه هوشمند برود تا به واسطه آن هم خود راحت زندگی کند و هم در روند بهبود طبیعت کمک کند. اینجاست که جامعه باید در یک سطح معقول قرار بگیرد تا بتواند بجز خود محوریتهای دیگری مانند محیط زیست را ببیند و اقداماتی برای آن انجام دهد. بنابراین اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم منحنی کوزنتس بر اساس پیشرفت انسانی است که کاتالیزور آن بالا بودن سطح جامعه انسانی و کم شدن فقر است. (24)
نتیجه گیری و جمع بندی
بسیاری جهش تولید را تنها در افزودن تولیدات و فروش بیشتر می دانند. این همان اشتباهی است که اروپا در قرن گذشته انجام داد و منجر به فاجعهای به نام انقلاب صنعتی شد. جهش تولید به این معنی است که ما باید در علم جهش داشته باشیم.هوشمندی را وارد زندگی کنیم و برای این که این هوشمندی تبدیل به یک تجارت سودمند شود باید سطح اقتصادی جامعه افزایش پیدا کند؛ بنابراین در کلام بهتر جهش تولید یک فرمان اقتصادی نیست. بلکه بیشتر یک فرمان اقتصادی – سیاسی و فرهنگی است که یکی از فواید آن را می توان بهبود یافتن شرایط محیط زیست دانست.
یادتان باشد رابطه بین ما و محیط زیست یک تعامل دو طرفه است. اگر حال محیط زیست خوب نباشد ما نیز خوب نخواهیم بود. همچنین به معجزه جزئیات ایمان بیاورید. همین جزئیات است که توانسته منحنی را از قله رد کند و کاری کند انسان با داشتن پیشرفتهای خود محیط زیستی بهتر و پاکتر داشته باشد.
پی نوشتها
- www.en.wikipedia.org
- www.webmd.cn
- www.theguardian.com
- www.en.wikipedia.org
- www.epa.gov
- www.ourworldindata.org
- www.isna.ir
- www.ncbi.nlm.nih.gov
- www.zistonline.com
- www.zistonline.com
- www.isna.ir
- www.zistonline.com
- www.iopscience.iop.org
- www.weforum.org
- www.mehrnews.com
- www.greeneconomycoalition.org
- www.stlouisfed.org
- www.fa.wikipedia.org
- www.jstor.org
- www.jiee.atu.ac.ir
- www.history.com
- www.jiee.atu.ac.ir
- www.academic.oup.com
- www.econofact.org
مجله راسخون مرتبط
تازه های مجله راسخون
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}